آرتميس عزيزمآرتميس عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

@@ عشق و زندگي = آرتميس @@

روز مادر

    when i came drenched in the rain………………… وقتی خیس از باران به خانه رسیدم brother said : “ why don’t you take an umbrella with you? برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟ sister said:”why didn’t you wait untill it stopped” خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟ dad angriliy said: “only after getting cold you will realise”. پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد but my mom as she was drying my hair said” ...
1 ارديبهشت 1393
1